به گواهی تاریخ, تازش اعراب به سرزمین پهناور ایران در زمان پادشاهی ساسانیان , ویرانگری های بسیاری ببار آورد و کتاب و کتابخانه ها با هم نابود می گشت . اما برخی از پژوهشگران بر این باورند که سوزاندن کتاب ها و نابودی کتابخانه ها داستانی ساختگی است و چنین رویدادی رخ نداده است . در این جستار شما را با نوشتاری سودمند و دانشی درباره ی کتاب سوزی اعراب روبرو خواهیم ساخت تا با نگاهی درست و دانشی پاسخی درست برای این شبهه بدست آورید.
بخش-3
تاملی بر بنیان تاریخ نوشته های ناصر پورپیرار -3
با انکه دیر زمانی است نقدهایی پرشمار ؛ نیکو و شیوا در قالب کتاب ؛ مقاله و وب نوشت بر به اصطلاح تاریخ نوشته های ناصر پورپیرار نگاشته شده است اما این به اصطلاح تاریخنگار اندیشه گرا (!) بدون توجه به این انتقادها همچنان از پاسخگویی دوری گزیده و به فرافکنی های ناشیانه خویش ادامه می دهد . هر چند که خود او نیز به روشنی دریافته که دگر هیچیک از کسانی که در جستجوی حقیقت می باشند و کاوش و کنکاش در نوشتارهای تاریخی را دور از تعصبات قوم گرایانه پیشه خویش ساخته اند ارای او را با واقعیت یکسان نمی پندارند . به هر ترتیب فرافکنی و گزافه گویی های پیاپی این به اصطلاح تاریخنگار سبب گردید تا دگربار نگارنده به فراخوان او برای تامل در بنیان تاریخ ایران جامه عمل پوشاند و باری دیگر در برخی از مباحثی که او بازگشوده اندکی درنگ کرده و اندیشیدن افزون پیشه سازد . بایسته است یاد گردد در این نوشتار تلاش بسیار گشته تا از همان مطالبی که نویسنده مجموعه کتاب های « تاملی در بنیان تاریخ ایران » بدانها استناد نموده برای رد ادعاهای پرشمارش به کار گرفته شود و بدین ترتیب نشان داده شود که ارای وی تا چه اندازه از دست مایه ها و پشتوانه های علمی و نظری تهی است .
بخش2
تاملی بر بنیان تاریخ نوشته های ناصر پورپیرار -2
پیش از این و در نخستین هفته های به راه اندازی این تارنگار ؛ نقدی کوتاه بر برخی از ارای ؛ ناصر پورپیرار ؛ نویسنده ای که دعوت به تامل و تفکر در بنیان تاریخ ایران می نماید نگاشته شد و نشانه هایی چند از عدم کاربرد تامل و تعمق در انها بیان گردید . در ان نوشتار از تمامی هواداران و باورداران به ارای پورپیرار دعوت به عمل امد تا پاسخگویی به ان را پیشه خویش سازند . متاسفانه ؛ پاسخ این دعوت یا سکوتی منتظره بود و یا دریافت پیامهایی مبتنی بر هتک حرمت و توهین . اکنون نیز چندگاهی است که دگربار ؛ گروهی دیگر از طرفداران اردوگاه حق و صبر بساط جدل به راه انداخته اند ؛ شگفت انکه ؛ با وجود تلاش بسیار نگارنده مبنی بر انجام گفتگوی علمی و صدالبته به دور از تعصبات قوم گرایانه ؛ به تقریب ؛ کلام و سخنی جز توهین و هتک حرمت دریافت نشده است . بنابراین تصمیم بر ان شد تا نوشتاری دیگر در این مورد نوشته شود . بایسته است یاد گردد بار دیگر از طرفداران ارای ؛ ناصر پورپیرار ؛ دعوت به عمل می اید تا به دور از پیشداوری در نوشتار ذیل بکاوند و اگر در ان ایرادی یافتند بیان دارند ؛ روشن است که در صورت تطبیق انها با واقعیت و حقیقت نگارنده خود را موظف به تغییر ایده و افکار خویش می داند .